Farsi Dictionary
Farsi - English Dictionary
Persian Dictionary
Farsi English Translation
Share
|
Dictionary
Text Translation
Tools
Resources
Contact Us
Help
Farsi - English Dictionary
Farsi - English Translation
Word
Farsi » English
Translations for "بی نتیجه"
Func.
Word
Definition
Pron.
A
بی نتیجه
resultless
A
بی نتیجه
ineffective
A
بی نتیجه
ineffectual
A
بی نتیجه
indeterminate
A
بی نتیجه
inconclusive
A
بی نتیجه
abortive
A
بی نتیجه
inconsequent
A
بی نتیجه
inconsecutive
Farsi » English
Indirect translations for "بی نتیجه"
Func.
Word
Definition
Pron.
N
اثر دائمي که در نتیجه یك محرك در سلول باقی میماند
engram
N
اخذ نتیجه
follow-out
ADV
بموجب آن در نتیجه
thereby
V
به نتیجه رسیدن
fetch up
V
به نتیجه رسیدن
aim
V
به نتیجه رسیدن
wrap up
V
به نتیجه موفقیت امیزی رسیدن
bring off
V
بی نتیجه گذاردن
thwart
V
بی نتیجه ماندن
abort
A
پر نتیجه
resultful
N
چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
detritus
A
دارای ارتباط یا نتیجه منطقی
coherent
ADV
در نتیجه
thereupon
PREP
در نتیجه
as
PREP
در نتیجه
at
PREP
در نتیجه
from
ADV
در نتیجه ان
therewith
ADV
در نتیجه این
hereon
ADV
در نتیجه این
hereupon
N
دیوانگی در نتیجه ضعف اراده
abulomania
N
شخصی که غده درقی او ترشحات لازم را ندارد و در نتیجه دارای مشاعر نادرست است
cretin
N
فراخوانی با نتیجه
call by result
PHR
فکر می کنید نتیجه نهایی چه خواهد شد؟
score: What do you think will be the final score?
N
کار یا نتیجه یک عمر زندگی
lifework
ADV
که در نتیجه ان
whereupon