Farsi Dictionary

Farsi - English Dictionary

Persian Dictionary

Farsi English Translation

Share |
Word
Farsi » English Translations for "دیوار(ساحلی)"
Func. Word Definition Pron.
N دیوار(ساحلی) bulwark

Farsi » English Indirect translations for "دیوار(ساحلی)"
Func. Word Definition Pron.
N اب ساحلی offing
N ابهای ساحلی territorial waters
N استان بحری یا ساحلی maritime province
N بست دیوار abutment
N بمب دیوار کن petard
N بندر ساحلی دریا seaport
N پشت بند دیوار abutment
N پلیس ساحلی shore patrol
N پناهگاه ساحلی دامنه کوه cove
N پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن underpin
N تپه ساحلی links
N تجارت ساحلی cabotage
V تختهجهت پوشش دیوار wainscot
N تخته سنگ ساحلی در جزیره cay
N تخته سنگ ساحلی در جزیره kay
N تزئينات مخروطی شکل سر دیوار ساختمانای قدیم gutta
N تفرجگاه ساحلی marina
N توده شن ساحلی dune
N تو رفتگی در دیوار recess
N تو رفتگی در دیوار niche
N تورفتگی دیوار یا دوراهی lie-by
V توی دیوار گذاشتن niche
N حروف یا تصاویری که بر دیوار نوشته شده باشد graffito
N خط ساحلی coastline
N خط ساحلی tide water