Farsi Dictionary

Farsi - English Dictionary

Persian Dictionary

Farsi English Translation

Share |
Word
Farsi » English Translations for "شکستن"
Func. Word Definition Pron.
N شکستن disruption
N شکستن infraction
V شکستن break
V شکستن cleave
V شکستن fracture
V شکستن shatter
V شکستن fraction
V شکستن knap
V شکستن stave
V شکستن nick
V شکستن chop
V شکستن refract
V شکستن infract
V شکستن deflect
V شکستن smite
V شکستن violate
V شکستن disobey
V شکستن crackle
V شکستن pip

Farsi » English Indirect translations for "شکستن"
Func. Word Definition Pron.
V با صدا شکستن crush
V پشت کسی را شکستن chine
V حرز را شکستن housebreak
V حرز را شکستن و بزور داخل شدن break in
V درهم شکستن vanquish
V درهم شکستن crash
V درهم شکستن break down
V درهم شکستن smash
V درهم شکستن force
V درهم شکستن overwhelm
V درهم شکستن scrunch
V دل کسی را شکستن disoblige
N دوا یا چیزی که برای شکستن جادو و طلسم بکار میرود amulet
V سوگند شکستن abjure
V شکستن و باز شدن pip
V شکستن و بصورت قطعات ریز دراوردن shard
N شکستن هسته اتمی fission
N صدای شکستن یا پرتاب چیزی squish
V عهد شکستن forswear
V عهد شکستن backtrack
V عهد شکستن perjure
V عهد شکستن breach one's promise
V عهد شکستن violate a treaty
A غیر قابل شکستن irrefrangible
A قابل شکستن و تقسیم fissionable