Farsi Dictionary

Farsi - English Dictionary

Persian Dictionary

Farsi English Translation

Share |
Word
Farsi » English Translations for "فرمان"
Func. Word Definition Pron.
N فرمان rescript
N فرمان bill
N فرمان charter
N فرمان decree
N فرمان edict
N فرمان sanction
N فرمان order
N فرمان command
N فرمان ordonnance
N فرمان ordinance
N فرمان precept
N فرمان commandment
N فرمان instruction
N فرمان errand
N فرمان mandate
N فرمان commission
N فرمان word
N فرمان institute
N فرمان wheel: steering wheel
N فرمان handlebar

Farsi » English Indirect translations for "فرمان"
Func. Word Definition Pron.
N چرخ فرمان wheel: steering wheel
N خلبانی کهخارج از فرمان دستههوایی حرکت میکند wingman
N دنده فرمان gear: steering gear
NPR ده فرمان موسی commandment: ten Commandments
N صدور فرمان prescription
N فرمان اتش بس cease fire
N فرمان اتومبیل wheel: steering wheel
N فرمان اساسی rite
N فرمان امپراتور که قوت قانو ukase
N فرمان برداری subordination
N فرمان برداری obedience
N فرمان برداری submission
N فرمان پیاده کردن dismount command
INTRJ فرمان حرکت haw!
N فرمان خودکار power steering
V فرمان دادن command
V فرمان دادن order
V فرمان دادن ordain
N فرمان درجه افتخاری brevet
N فرمان عفو pardon
N فرمان عقب گرد about-face
N فرمان قانون act
N فرمان قانون edict
NPR فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 1215 Magna Carta
NPR فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 1215 Magna Charta