Farsi Dictionary
Farsi - English Dictionary
Persian Dictionary
Farsi English Translation
Share
|
Dictionary
Text Translation
Tools
Resources
Contact Us
Help
Farsi - English Dictionary
Farsi - English Translation
Word
Farsi » English
Translations for "چراغ"
Func.
Word
Definition
Pron.
N
چراغ
lamp
N
چراغ
light
N
چراغ
headlight
Farsi » English
Indirect translations for "چراغ"
Func.
Word
Definition
Pron.
PHR
امکان دارد یک چراغ قوه به من قرض بدهید؟
flashlight: Can you lend me a flashlight?
PHR
باتری چراغ قوه دارید؟
flashlight: Have you got any flashlight batteries?
V
با چراغ یا نشان راهنمایی کردن
beacon
V
بانور چراغ کار کردن
lucubrate
N
پرتو افكندن چراغ
abat jour
N
تیر چراغ برق
pole
N
چراغ اویز
lustre
N
چراغ بادی
hurricane lamp
N
چراغ بادی
lantern
N
چراغ برق
light bulb
N
چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety lamp
N
چراغ پایهدار
floor lamp
N
چراغ تاریکخانه عکاسی
safelight
N
چراغ ترمز
stoplight
N
چراغ جلو
headlight
PHR
چراغ جلو کار نمی کند.
headlight: The headlight doesn't work.
N
چراغ جلو ماشین
headlight
N
چراغ جوشکاری
blowtorch
N
چراغ خانه
lighthouse
N
چراغ خطر
red light
N
چراغ خوراک پزی
cooker
N
چراغ خوراک پزی
heater
N
چراغ خوراک پزی
primus
N
چراغ خوراک پزی برقی یا نفتی و یا گازی
hot plate
N
چراغ خوراکپزی یاگرم کن
burner