Farsi Dictionary

Farsi - English Dictionary

Persian Dictionary

Farsi English Translation

Share |
Word
Farsi » English Translations for "یک چهارم"
Func. Word Definition Pron.
N یک چهارم quadrant
N یک چهارم quadrature
N یک چهارم quarter

Farsi » English Indirect translations for "یک چهارم"
Func. Word Definition Pron.
N انگشت چهارم دست چپ ring finger
N بعد چهارم fourth dimension
N بعد چهارم space-time
N بعد چهارم space-time continuum
N توان چهارم biquadratic
A چهارم fourth
NUM چهارم fourth
N حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی X
N حرف چهارم الفبای انگلیسی D
N حرف چهارم زبان یونانی delta
N دوره یک چهارم نهایی در مسابقات حذفی quarterfinal
N راس قسمت فوقانی بطن چهارم fastigium
N رکن چهارم مشروطیت fourth estate
N سال چهارم دوره لیسانس quadrivium
N عهد چهارم زمین شناسی Pleistocene
N قوه چهارم biquadratic
N کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند quarterfinalist
N ماه چهارم سال فرنگی April
N مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب rood
N نت چهارم موسیقی subdominant
N نت یک چهارم quarter note
N یک چهارم بوشل peck
N یک چهارم پرده tone: quater tone
N یک چهارم پوند quartern
N یک چهارم پینت quartern