Farsi Dictionary
Farsi - English Dictionary
Persian Dictionary
Farsi English Translation
Share
|
Dictionary
Text Translation
Tools
Resources
Contact Us
Help
Farsi - English Dictionary
Farsi - English Translation
Word
Last Searches
Transmission
اجتناب کردن از
علامت تجارتی گذاشتن
تبریک
module
dad
کسی که کلاه وجامه زنان را میفروشد
Tribunal
Beautiful
spoiled
FUTURE
اهنگ داشتن
logistics
Coincidence
corrosive
long-dated
Migration
testament
ابدار خانه
fender
مکاتبات
Hibiscus
Black
از راه قاچاق یا شیادی پول بدست اوردن
streamline
هلال گل
dismay
door
late
skin
Platform
فوق کامپیوتر
بنزین دارد تمام می شود.
clan
ورزش درمانی
در سرتاسر جهان
tongue
چرب زبان
پس انداز کن
lace
معلوم شدن
plant
میمون صفت
میمون ادم نما
پیش انداز
با نیتروژن ترکیب کردن
وابسته بحکومت یکه تازی
همدست شکارچی که تازی ها رابا شلاق میراند
give
درمان روانی
مارپیچ کردن
دروغ فاش کن
با ذغال ترکیب کردن
امتیاز انحصاری
well-built
retention
cart
بو
چاشنی زننده
مقدار معلوم و مشخص
temperate
shaman
موگه بهار
نامنظم ضربان نبض
درشت نشان دادن
باریگ حمله کردن
crash
cider
پرواز سریع
چرخ فرمان
بعد چهارم
پر ریختن
علامت تعجب حاکی ازاهانت و تحقیر
دختر
قابل ملاحظه
پیش گونه
inaugural
زنده باد
برگ ریختن
بیمه کردن
memorandum
بهم ریختن
Self-esteem
plurality
posse
اثار چیزی را از بین بردن
milk
care-worn
fish
care
slave
فراز گرای
Check the brakes, please.
کید
مقدار نقره ازاد یک مسکوک
acrimony
برای دومین بار بدین یا ایینی گرویدن
fair-weathered
dysentery
اب جوش ریختن روی