Farsi Dictionary

Farsi - English Dictionary

Persian Dictionary

Farsi English Translation

Share |
Word
English » Farsi Translations for "lost"
Func. Word Definition Pron.
A lost گم شده lɔ:st
A lost از دست رفته lɔ:st
A lost زیان دیده lɔ:st
A lost شکست خورده گمراه lɔ:st
A lost منحرف lɔ:st
A lost مفقود lɔ:st

English » Farsi Indirect translations for "lost"
Func. Word Definition Pron.
PHR I lost my baggage. من وسایلم را گم کرده ام.
PHR I've lost a lot of blood. مقدار زیادی خون از من رفته است.
PHR I've lost a filling. پرشدگی دندانم کنده شده است.
PHR I lost my glasses. من عینکم را گم کرده ام.
PHR I lost my contact lenses. من لنزهایم را گم کرده ام.
PHR I lost one of my contact lenses. من یکی از لنزهایم را گم کرده ام.
PHR I've lost my way. من راهم را گم کرده ام.
INTRJ get lost! برو گم شو!
PHR I'm lost. من گم شده ام.
N lost-and-found دفتر اشیاء پیدا شده ,lɔ:stən'faʋnd
PHR Have you checked the lost-and-found? آیا به دفتر اشیاء پیدا شده مراجعه کرده اید؟
PHR Where is the lost-and-found? دفتر اشیاء پیدا شده کجاست؟
PHR You should check the lost-and-found. باید به محل دفتر اشیاء پیدا شده مراجعه کنید.
N lost-and-found office دفتر اشیاء پیدا شده
PHR I lost my passport. من گذرنامه ام را گم کرده ام.
PHR I lost my purse. من کیفم را گم کرده ام.
PHR I lost my ticket. من بلیطم را گم کرده ام.
PHR I've lost a tooth. یک دندان من افتاده است.
PHR I lost my wallet. من کیف پولم را گم کرده ام.
PHR I lost weight. من لاغر شده ام.